تیتر20 - سازمان تامین اجتماعی، بزرگترین نهاد فعال در قلمروی بیمههای اجتماعی است. این سازمان، به دلیل تعهدات بزرگ و نقش حاکمیتیاش در جمع آوری حق بیمه به عنوان نوعی مالیاتِ اجتماعیِ اجباری، احساسات دوگانهای را پیرامون خود به وجود آورده است.
یک احساس این است که سازمان در سالهای اخیر، بیش از اندازه در سازمانِ اقتصاد ایران بزرگ و به رقیب بخش خصوصی در بازار صنعت، خدمات و کشاورزی (دامپروری و…) تبدیل شده است.
برای نمونه، تامین اجتماعی یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری کشت، دام و صنایع لبنی را در اختیار دارد. همزمان بزرگترین هلدینگهای معدنی و سیمانی کشور هم در دست شرکت سرمایهگذاری این سازمان (شستا) هستند .
بر اساس این نگاه، تامین اجتماعی با برخورداری از امتیاز انحصاری دریافت حق بیمه از کارفرمایان و پیمانکاران، بخش خصوصی را به عنوان رقیب خود به گوشه رینگ برده است.
همزمان، در بخش درمان هم گلایه از سازمان وجود دارد؛ چرا که مطالبات مراکزی که تامین اجتماعی از آنها خرید خدمت کرده یا طرف قرارداد است، با دیرکرد پرداخت میشود.
انتقاد دیگر به تامین اجتماعی از ناحیه ناکارآمدیهای نظام بازنشستگی وارد میشود.
بر این اساس، صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی با افت ضریب پشتیبانی (افزایش تعداد بازنشستگان و کاهش تعداد بیمه شدگان فعال) روبه روست؛ به گونهای که با استقراض از بانک سازمانی خود یعنی بانک رفاه کارگران، مستمریهای بازنشستگان و سایر تعهدات خود را پرداخت میکند.
بانک رفاه هم برای تامین نیاز مالی سازمان، دست به اضافه برداشت از بانک مرکزی میزند؛ به گونهای که هر از چندگاهی از سوی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی هشدار دریافت میکند و باید نرخ بهره بالاتری را پرداخت کند.
احساس منفی دیگر به تامین اجتماعی از سوی کارگران و بازنشستگان بروز میکند. با وجود اینکه کارگران هر ماه، ۷ درصد از دستمزد را خود را به سازمان پرداخت میکنند، خدمات قابل قبولی را دریافت نمیکنند.
سهم ناچیز تامین اجتماعی از پوشش هزینههای دارو و درمان، پرداخت مستمری بازنشستگی زیرخط فقر و دردسرهای دریافت مقرری بیکاری، از مهمترین محورهای اعتراض کارگران و بازنشستگان است.
اما احساسی در مقابل این احساسات وجود دارد که دیدگاه حمایتگرانه نسبت به تامین اجتماعی را در خود دارد. این نگاه حمایت گرانه، وجودِ تامین اجتماعی را برای حیات اجتماعی اقشار فرودست لازم میداند و تاکید بر استقلال آن از ارکان دولت دارد.
رقیب پرزور بخش خصوصی
حدود ۷۰ سال از عمر سازمان تامین اجتماعی میگذرد. در این سال ها، سازمان تامین اجتماعی در بیشتر حوزه اقتصادی از جمله معادن (طلا، زغال سنگ و…) نفت، گاز، دارو، کشتیرانی، سیمان، کاشی و سرامیک، فولاد، بانک، مخابرات، هتل، کشاورزی، ساختمان، گردشگری، هواپیمایی و… سرمایهگذاری کرده است.
مجموع داراییهای سازمان تامین با احتساب ۵۷۰ هزار میلیارد تومان مطالبات از دولت، به ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ همت میرسد. با این وضعیت باید بپذیریم که تامین اجتماعی، رقیب بخش خصوصی است.
اما تامین اجتماعی همزمان با دریافت حق بیمه از قراردادهای پیمانکاری و ۲۳ درصد حق بیمه از کارفرمایان، میتواند در هر شرایط اقتصادی بخش خصوصی را زیر فشار مضاعف خود قرار دهد.
بدهکاری تامین اجتماعی و ناکارآمدی بازنشستگی
سازمان تامین اجتماعی در چند دهه اخیر به یکی از نهادهای ابربدهکار کشور تبدیل شده است.
دلیل وجود بدهکاری، به این برمی گردد که دولت در پرداخت ۵۷۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات تامین اجتماعی تعلل میکند و تسویه مطالبات هم نه با پول نقد، بلکه تهاتر اموال و دارییهایی که نقدشوندگی آنها پایین است، صورت میگیرد.
بدهی دولت به تامین اجتماعی، به اجرای قوانین بیمهای باز میگردد که دولت به عنوان کارفرما، باید سهمی از حق بیمه اقشار خاص مانند قالیبافان، کارگران ساختمانی و… را بپردازد.
دولت این بدهی را به تامین اجتماعی پرداخت نمیکند و تامین اجتماعی آن را در ردیف بدهی دولت به خود قرار میدهد. سازمان این بدهی را بر اساس ربح مرکب (الزام قانون ساختار نظام جامع رفاه) به نرخ روز محاسبه میکند.
اما مشکل دردسرسازتر تامین اجتماعی این است که تعداد بیمه شدگانش در حال کاهش است و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد.
زمانی تامین اجتماعی به ازای هر ۱۲ بیمه پرداز، یک مستمری بگیر داشت اما در حال حاضر به ازای کمتر از ۴ بیمه پرداز، یک مستمری بگیر دارد.
این وضعیت حکایت از ناکارآمدی نظام بازنشستگی تامین اجتماعی دارد. از سویی دیگر، تامین اجتماعی با گسترش تعداد افرادی روبه روست که در سن کار قرار دارند اما به هر دلیل وارد بازار کار نمیشوند.
دادههای مرکز آمار، نشان میدهد که در پاییز سال ۱۴۰۳ حدود ۶۵ میلیون نفر در سن کار بودند اما ۳۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از آنها وارد بازار کار نشده اند.
اگر حداقل ۳۰ درصد این افراد وارد بازار کار شوند، بخشی از مشکلات سازمان در زمینه ناترازی منابع و مصارف ماهیانه برطرف میشد.
در واقع، نزدیک به ۵۹ درصد افراد در سن کار، وارد بازار کار نمیشوند تا تامین از آنها حق بیمه دریافت کند.
این در شرایطی است که مخارج تامین اجتماعی به دلیل رشد تورم و افزایش نرخ هزینههای ویزیت پزشکان، قیمت دارو، هزینههای درمان سرپایی، بستری و… دائم در حال بزرگ شدن است.
طبق دادههای سازمان، ۲۰ هزار پزشک و دندانپزشک، ۱۳ هزار داروخانه، ۱۵ هزار مرکز پاراکلینیک، ۳ هزار درمانگاه و ۱۰۰۳ بیمارستان در سراسر کشور با سازمان تأمین اجتماعی طرف قرارداد هستند.
در واقع، سازمان با وضع موجود مستعد ابربدهکاری است و نمیتوان این قضیه را کتمان کرد. برای نمونه، تا آبان ۱۴۰۳ داروخانه ۸ هزار میلیارد تومان از تامین اجتماعی طلب دارند.
تامین اجتماعی به این آسانی قادر به پرداخت این بدهی نیست و از دولت خواسته است که بخشی از ۲۵ همتی که برای پرداخت مطالبات مراکز دولتی به داروخانه اختصاص داده است را برای تامین اجتماعی در نظر گیرد. اما دولت از این کار سرباز زده است.
نارضایتی کارگران، بیمه شدگان و بازنشستگان
زمانی که هنوز دفترچه بیمه تامین اجتماعی وجود داشت، یکی از کم اعتبارترین دفترچه بیمهها به حساب میآمد. برخی با طنزی آمیخته به تلخی، دفترچه بیمه تامین اجتماعی را «پاسپورت کارگران» لقب داده بودند.
این پاسپورت، حالا به دلیل ناتوانی تامین اجتماعی در افزایش پوشش هزینههای دارو درمان حدود ۴۰ میلیون بیمه شده (اصلی و تبعی) بیاعتبارتر از گذشته شده است.
برای نمونه، تامین اجتماعی بر روی یک دست آزمایش کامل (قند، چربی، کلسترول و…) که بیش از ۹۰۰ هزار تومان هزینه برمی دارد، تنها حدود ۲۰۰ هزار تومان تعهد دارد.
در زمینه پوشش هزینههای داروها هم چنین وضعیتی وجود دارد که در عمل بیمه تامین اجتماعی را در قیاس با سایر بیمههای سازمانی، ضعیف ساخته است.
اعتراض دیگر کارگران و بیمه شدگان به ضعیف بودن صندوق بیمه بیکاری تامین اجتماعی برمی گردد که با سخت گیری زیاد مانع از ورود بیکاران به پوششهای این صندوق میشود.
این در شرایطی است که تامین اجتماعی پس از کسر حق بیمه از دستمزد کارگران، سهمی از آن را «اسما» به نام بیمه شده در صندوق بیمه بیکاری تخصیص میدهد.
بازنشستگان، قشر دیگری هستند که با وجود ۳۰ تا ۳۵ سال کار، در هنگام بازنشستگی با مستمری ناچیز و فاقد قدرت خرید قابل قبول، تنبیه میشوند. غالب بازنشستگان تامین اجتماعی، حداقلی بگیر هستند و با مستمری ۱۰ تا ۱۳ تومان در ماه زندگی میکنند.
دیدگاه حمایتگرا نسبت به تامین اجتماعی
با وجود همه انتقادات به تامین اجتماعی، برخی ضمن دفاع از عملکرد آن در زمینه اجرای قانون تامین اجتماعی که به استیفای برخی حقوق قانونی کارگران مینجامد، تاکید دارند که دولت باید مطالبات سازمان تامین اجتماعی را به صورت سالیانه در بودجه پیش بینی و پرداخت کند.
بر اساس این دیدگاه، دولت باید همانگونه که بار مالی خدمات درمانی وزارت بهداشت را تامین میکند، بار مالی برخی از خدمات درمانی تامین اجتماعی را هم تامین کند؛ چرا که سازمان مجری قانون الزام درمان است.
بر اساس این قانون، سازمان تامین اجتماعی موظف است تا خدمات درمانی لازم را به بیمه شدگان و خانوادههای آنها ارائه دهد اما از آنجا که منابع مالی کافی وجود ندارد و در قانون اساسی، دولت ملزم به ایجاد پوششهای مربوط به بیمههای همگانی است، باید بخشی از این منابع از سوی دولت تامین شود.
بر اساس دیدگاه حمایتگرا، لازم است که سن بازنشستگی و سابقه کار لازم برای آن، به صورت پلکانی افزایش یابد تا افرادی کمتری در کوتاه بازنشسته و به خیل مستمری بگیران اضافه شوند.